۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه

بهار عربی پس از یک سال

نوشته شده به تاریخ 24 جنوری 2012
بهار عربی، پدیده ای است که آغاز خزان و زمستان نظامهای اقتدار گرا و موروثی را در جهان عرب نوید می دهد و در این روند، تاکنون شماری از درشت ترین چهره های حاکمیت استبدادی و فرد محوری جهان عرب از صحنه قدرت و سیاست حذف گردیده اند و گمان می رود که این امر به سر انجام منطقی اش در سراسر جهان عرب خواهد رسید.ه
نخستین جرقه های بهار عربی در واپسین روزهای سال 2010 میلادی در یکی از جاده های کشور تونس با آتش سوزی یک جوان فارغ التحصیل اما بیکار تونسی به نام محمد بو عزیزی که از دست پولیس آذار دیده بوده آغاز گردید. این مرد جوان در اثر سوختگی جدی در جنوری 2011 در شفاخانه جان باخت و این بهانه ای شد برای سازماندهی تظاهرات و اعتراضات گسترده مردمی در سراسر تونس که خواهان کنار رفتن رئیس جمهور و نفی فساد بودند. در مدت کمتر از دو هفته، زین العابدین بن علی، رئیس جمهور مقتدر تونس وادار شد تا از قدرت کنار رود و به عربستان صعودی پناهنده شود.ه
پیروزی معترضان در تونس باعث تشویق و تقویت خیزشهای مردمی در دیگر نقاط جهان عرب گردید. مصر دومین مقصد سفر بهار عربی بود که تظاهرات های بی سابقه ای علیه دولت حسن مبارک از سوی سازمانهای دانشجویی، جوانان و دیگر مخالفان نظام در میدان تحریر راه اندازی شد. خواست اولیه این اعتراضات کنار رفتن مبارک از قدرت بود - کسی که چندین دهه بر مصر حکمرانی کرده بود. مبارک بیش از سه هفته در برابر خواستهای تظاهر کنندگان دوام نیاورد و ا زقدرت کنار رفت و به فاصله اندکی در برابر دادگاه رسیدگی به جرم کشتار مردمش به محاکمه کشانیده شد که تا کنون نیز ادامه دارد.ه
نسیم بهار عربی با تمام سرعت و قوت در بخشهای دیگری از جهان عرب نیز وزیدن گرفت و کشورهای یمن، بحرین، کویت و لیبی را که سالیان سال از سوی حاکمان مقتدر و دیکتاتور اداره می شد در هم نوردید. یکی از خونین ترین قیامها در یمن اتفاق افتاد که رئیس جمهور این کشور را وادار به فرار از کشور ساخت و با برگشت دوباره با اعلان یک دوره موقت انتقال قدرت موافقت کرد. بعد از اینکه پارلمان یمن در هفته پیش قانون عفو رئیس جمهور و اطرافیان وی را از پیگرد عدلی و قضایی تصویب کرد، علی عبدالله صالح یمن را ترک گفت و این پایان کار وی خواهد بود!ه
یکی از جالب ترین صحنه های خیزشهای مردمی در بحرین به نمایش گذاشته شد. بحرین که دارای نظام سلطنتی است از سوی اقلیت سنی مذهب وفادار به عربستان صعودی اداره می شود در حالیکه اکثریت شیعه مذهب طرفدار دموکراسی در هاشیه مناسبات سیاسی قرار دارد. طرفداران دموکراسی در بحرین با سرکوب های سازماندهی شده دولتی مواجه شدند. شیخ بحرین برای مقابله با این غایله از نیروهای نظامی عربستان صعودی یاری خواست و توانست که تظاهرات ها را به نحوی مهار کند. اما اقدامات بعدی دولت سلطنتی بحرین در برابر مردم و فعالان سیاسی مخالف دولت خیلی شدید و حساب شده صورت گرفت. دولت بحرین دهها تن از پزشکان و پرستاران و مسئولان صحی را که در اعتراضات به مداوای تظاهرات کنندگان پرداخته بودند بازداشت کرد و نیمی از انها را به دادگاه کشاند و روانه زندان نمود. بهمین منوال شرکت نفتی بحرین بیش از 300 کارمند خود را که در تظاهرات ها شرکت کرده بودند از کار اخراج کرد.ه
خشن ترین و پر تلفات ترین چهره بهار عربی در خیزش مردمی و نظامی مخالفان دولت در لیبی زیر سیطره سرهنگ قذافی نمایان شد. عدم انعطاف قذافی در برابر خواستهای مخالفین نظام، این کشور را به سوی یک جنگ تمام عیار داخلی سوق داد و در فرجام مقدمات مداخله نظامی ناتو را فراهم کرد که به سرنگونی قذافی و دار و دسته اش تمام شد. قذافی ماهیت بهار عربی را درست نکرده بود و تا اخرین روزهای قدرت فکر می کرد که حمایت مردم لیبی و جهان اسلام را با خود دارد، در حالیکه واقعیت چیزی دیگری بود!
بهار عربی تنها به این چهار کشور عربی محدود نخواهد شد. جهان عرب بطور ناگزیر باید از این روند عبور کند. با پیشرفت زمان و پیدایش طبقات متوسط و ازاد اندیش در اجتماعات، تداوم حاکمیت تک خانوادگی و تک حزبی بیش از این برای مردم تحمل پذیر نیست و ذهنیت جهانی هم بیش از این بر تداوم چنین حاکمیت ها سازگار نمی باشد. این چیزی است که رهبران جهان عرب بخوبی انرا درک کرده اند. گرچه بعضی از این دولتمردان کوشیده اند با دادن یک سلسله امتیازات مادی و برخی ازادیهای سیاسی به شهروندان خود از سقوط شان جلوگیری کرده باشند ولی در درازمدت این امتیازات، روحیه و همت مردم این کشورها را برای رویارویی با نظام های سلطه گر بیشتر تقویت و تشویق خواهد کرد.ه
بی گمان، بهار عربی، پدیده محدود به جهان عرب باقی نخواهد ماند. با گزر ایام، پیامد های تغییر و تحول در کشورهای عربی به دیگر بخشهای آسیا نیز نفوذ خواهد کرد. در حال حاضر کشورهای آسیای میانه، بعضی کشورهای جنوب آسیا و خاورمیانه از سوی حاکمان و رهبران قدرت طلب اداره می شوند که مردمان ان به اشکال گوناگون زیر فشار قرار دارند.ه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر